دیار ماه

خاطرات زندگی مون

گریز از درس و دانشگاه😎

1396/7/10 16:35
نویسنده : 🌸Shadab🌸
121 بازدید
اشتراک گذاری

رسیده وقت رفتن.....هم سه ماه شیرین و دلچسب تابستون تموم شد و هم دهه محرم گذشت و ده روز از مهر نیز هم.....و اکنون وقت بازگشت به دیار درس و دانشگاه ست ولی انگیزه مقاومتی که من اول هر ترم برای پیچوندن اهواز رفتن دارم ، اگه برای درس خوندن داشتم تا حالا احتمالا دانشمندی شده بودم برا خودم......و این داستان در شروع هر ترم ادامه دارد.......امروز دوشنبه ست و از فردا کلاسها رسما تشکیل میشه اما با رفتنم و حضور بهم رساندن در کلاسهای سه شنبه و چهارشنبه باعث میشه پنجشنبه و جمعه ی مملو از افسردگی در انتظارم باشه.صد سال دراز هم بگذره از متنفر بودن آخر هفته های خوابگاهی چیزی کم نمیشه.کلا یه جور خاصی غیر قابل تحمله.یه جور خاصی سرد و بی روح و بی مزه س.حتی اگه با دوستام بریم بیرون و مثلا بستنی هم بخوریم!یا حتی پیتزا!و یا حتی الف بریم و پیکسل و کاغذ رنگی بخریم!!!امروز همه وسایلم رو جمع و جور کرده بودم و کتاب ها و کلاسور و دفترچه ها و روپوش آزمایشگاه و در کوله پشتی نهاده بودم اما هرچی ساعت جلوتر و جلوتر می رفت منصرف تر میشدم برای رفتن...بنابراین لقای درس و دانشگاه و به عطایش میبخشم.والسّلام علیکم و رحمه الله و برکاته ۱۰ مهر ۹۶- ۴ و ۴۲ دقیقه بعد از ظهر

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دیار ماه می باشد