نوروز سال ۱۴۰۲
همیشه بهار و سال نو منو یاد وبلاگ قدیمی م میندازه....خاطراتمو مرور میکنم ؛ روزایی که گذشت ، چه روزای خوب و چه روزای بد.....زندگی خیلی سریعتر از اونچه فکرشو میکنیم میگذره.... دلم برای روزای جوونیم تنگ میشه..برای روزای ۲۰ سالگیم ، روزای دانشجوییم ، خاطرات دخترخاله شدنم و کوچولویی که یه طور عجیب غریبی دوسش داشتم و حالا برا خودش خانوم کوچولوی خوشگلی شده.... سالی که گذشت سال عروسی ما بود....با روزای پر هیجان تب و تاب عروسیمون، خونه دار شدن، ماشین دار شدن ، و زیر یک سقف رفتن ما و چالشهای شروع زندگی مشترک مون.... و نوروز امسالم گذشت و روزای باهم بودن ما که نوروز سال ۱۴۰۰ شروع شده بود ، دومین سالش رو پشت سر گذاش...